سه سال در دربار ايران /خاطرات دكتر فووريه (پزشك ويژه ناصرالدين شاه قاجار): کتاب «سه سال در دربار ایران» اثر دکتر ژوانس فووریه (ژرار فوریه) كه به قلم توانمند عباس اقبال آشتياني به شيوايي ترجمه گرديده، حاوی خاطرات و مشاهدات وی از دربار ناصرالدین شاه و ایران از سال (دوم ذیالحجه ۱۳۰۶ ق.) تا بازگشت وي از ایران به میهن خود (سوم جمادی الاولي 1309ق.) به همراه تصاویر تاریخی است و یکی از بهترین منابع دربارهی اوضاع ایران در دوران ناصری محسوب میشود كه ميتوان به صراحت گفت از جمله کتبی است که در عهد قاجار و تقریباً همزمان با سومین سفر ناصرالدینشاه به اروپا نوشته شده و در آن به توصیفات نویسنده از دربار و شهرهای مختلف ایران اشاره میشود و در ضمن اينكه حالت سفرنامه دارد، وقایع دربار ایران را در آن زمان به خوبي پوشش میدهد. در ادامه امتیاز دخانیات (قرارداد رژی) که نویسنده شاهد این واقعه بوده، بررسی میشود و در انتها به نقد کلی کتاب پرداخته میشود. این کتاب، میتواند اطلاعات هرچند مختصری درباره کشورهای واقع در مسیر سفر ناصرالدین شاه، برخی از شهرهای ایرانی، وضعیت مذهبی آن روز جامعهي ایران، درباریان، وضع حرم و کاخها و در نهایت خصايل ناصرالدین شاه را از زبان يك شخص سوم فرنگي كه نفعي در آن نداشته، ارايه نماید. شادروان عباس اقبال در مقدمه می نویسد: «کتاب شیرینى که ترجمهي آن از نظر خوانندگان محترم مىگذرد و حاوى بسى مطالب تاریخى راجع به اواخر سلطنت ناصرالدینشاه است به توسط یک تن طبیب فرانسوى که شاهد عینى بسیارى از وقایع بوده به رشتهي تألیف درآمده است. در این ترجمه کمال احتیاط و دقت به خرج داده شده است تا هیچ نکتهي آن از قلم نیفتد و در اداى مقصود مؤلف اصلى اخلالى روى ندهد. البته بعضى از معلومات و اطلاعات این مؤلف به وجود نهایت سعى که در جمعآورى مطالب صحیحه به خرج داده خالى از اشتباه و مسامحه نیست. ما هر جا که بهنکتهاى از این قبیل برخوردهایم به عدمصحت آن اشاره کردهایم. در ترجمهي کتاب «سه سال در دربار ایران» ما هیچ قصد و غرضى جز کمک به روشنشدن تاریخ ایران نداشتهایم. اگر احیاناً قسمتى از اطلاعات و حکمیتهاى مؤلف اصلى کتاب پسند بعضى از خوانندگان نیفتد یا آنها به عقیدهي خود صحیح نیابند بحثى بر ما نیست.» خود دکتر فوویه نیز می نویسد: «من که مدت چند سال طبیب مخصوص اعلیحضرت ناصرالدینشاه و شاهد عینى زندگانى روزانهي او بودهام چیزهایى دیدهام که نه تنها هیچ مسافرى نمىتواند بر آنها اطلاع یابد بلکه آگاهى از آنها بر هر کسى نیز که در ایران مقیم شده باشد مشکل است. اینسفرنامه شرح همان مشاهداتى است که دیگران از آنها اطلاعى ندارند و آن در حکم پردهاى است که کم و بیش حقایق مربوط به شاه ایران در آن نقاشى شده. ایران کشورى است که با وجود بروز افکار جدیده،آداب و عادات مردم آنچنان ثابت و لایتغیر مانده که مىتوان آنها را عین عادات و آداب اجداد ایشان دانست؛ بلکه شاید اولاد ایشان نیز از آنها دست برندارند. با وجود آنکه در این یادداشتهاى روزانهي کتبى سعى شده است که نهایت دقترعایت شود، محتاج به تذکار نمىدانم که در این نوشته، کاملاً اسرار شغل خود را نگاه داشته و نسبت به ناصرالدینشاه که مردى تیزهوش و خوشذات بود و در تمام حوادث به من نیکى کرده است رعایت کمال احترام را نمودهام. امیدوارم که این اوراق دفتر خاطرات من به جغرافیا و تاریخ ایران که در ادوار مختلفه در آن باب کتابهاى بسیار نوشتهاند، کمکى کند و سعادت آن را داشته باشد که خواننده را نیز سرگرم نماید و براى او مفید افتد.» کتاب فووریه علاوه بر شرح خاطرات سفر یک اروپایی به ایران، به لحاظ توصیف مکانهای تاریخی و بیان موقعیت جغرافیایی مناطق و شرح و بسط مسايل اجتماعی از دیدگاههای عرفی و مذهبی و بیان وضعیت مردم ایران در عهد ناصری حائزاهمیت بسیار است. دیدن وضعیت اسفبار نقاط مختلف ایران و ایرانیان در عصر ناصری، فووریه را به تأسف واداشته و او در جای جای خاطرات خود به این مسأله اشاره کرده است. چنانکه در ابتدای ورود به ایران در گذر از تبریز که پایتخت دوم ایران و مقرّ ولیعهد بوده، به اوضاع نابسامان شهر تبریز و نیز وفور گدایان در این شهر اشاره میکند. همچنین فووریه در توصیف وضعیت اسفبار اقتصادی ایرانیان که با وطنفروشی دولتیان تغذیه میشد، به کوتهنگری و برداشتهای سطحی مردم از مسايل، دوروییها و دودوزه بازیهای رجال درباری در کسب مقامات و سرکیسه کردن بیشتر رعیت و دیگر بدبختیها اشاره کرده است. او دو عامل عمدهي عقبماندگی مردم ایران را فروش امتیازات و حراج مقام و منصب ذکر کرده است. گویا در عصر ناصری کسب مقام در گرو لیاقتهای فردی نبود، بلکه داشتن مقام و منصب در گرو میزان پولی بود که به شاهنشاه پیشکش میشد. از دیگر نکات قابل توجه کتاب ترسیم تصویر شخصیتهای دورهي ناصرالدینشاه توسط نویسنده است. فووریه با معرفی شخصیتهایی چون محمدحسنخان اعتمادالسلطنه که جزو فهیمترین افراد عصر قاجار بهشمار میرفت، نقاط ضعف دربار را نشان داده است. نقش طبقهي روحانیت در جامعهي عصر قاجار، وضعیت حرمسرا و نفوذ زنانی چون امینه اقدس در دربار که تمام توجه شاه را به برادرزادهاش ملیجک معطوف داشته بود، نیز از جمله مطالبی است که در کتاب به تفصیل آمده است. سرانجام فووریه در ۱۳۰۹ هـ ق. پس از پایان قضیهي تنباکو و در بازگشت از سفر فراهان که وبای عمومی در ایران شیوع یافته بود، با وجود خستگی از سفر و تلاشی که در معالجهي بیماران کرده بود، وقتی با اوضاع آشفته تهران مواجه شد، از ناصرالدین شاه تقاضای مرخصی کرد. شاه نیز با دادن درجهي اول نشان شیر و خورشید، او را از حضور خود مرخص نمود.
هنوز نظر کاربری وارد نشده است