حمزه سردادور: سردادور از پاورقینویسان قدیمی ایرانی است که رمانهای تاریخی فراوانی از وی در چند دهه اخیر به بازار کتاب راه یافته است و تجدید چاپهای متعدد این آثار نشانگر محبوبیت و عامهپسندی آنها است. سردادور در سال ۱۲۷۵ هجري شمسي در تبریز به دنیا آمد؛ از دهه بیست تا اواخر دهه چهل در مجله «اطلاعات هفتگی» پاورقی نوشت و از عوامل جذابیت و فروش آن مجله، یکی نیز داستانهای پرآبوتاب سردادور بود که پس از پایان چاپ آنها در مجله، به شکل کتاب نیز در اختیار مخاطبین قرار میگرفت. برخی از این آثار عبارتند از: زندانی قلعه قهقه، از صيد ماهي تا پادشاهي، در پس پرده، مهلقا، آزاد زنان، كيمياگران، دختر قهرمان، افسانهي قاجار، بانوي سربدار و.. زنداني قلعه قهقهه: «زندانی قلعه قهقهه» يكي از مهمترين رمانهاي تاریخی و بسيار پرهيجان و خواندني از شاهكارهاي نويسندهاي زبدهدست و توانا به نام حمزه سردادور است. «قلعهي قهقهه»، زنداني در زمان شاه اسماعيل بود كه شاهزادگان و امراي عالي مقامي كه مورد خشم پادشاه قرار ميگرفتند، به آنجا فرستاده ميشدند. اين داستان پرفراز و نشيب، روایتگر سرگذشت قهرمانیهای «شاه اسماعیل دوم» است كه در اين قلعه کمي کمتر از 20 سال زنداني بود. این داستان از جایی شروع میشود كه «مرادبیك»، نایبالحكومهي قلعه قهقهه است. او كه مردی تندخو است، زنی زیبا با نام «قمر سلطان» و دختری دلفریب به نام «گل حرم» دارد. شاهزاده اسماعيلميرزا، فرزند دوم شاه طهماسب، به علت حركات ناپسند در آن قلعه زنداني بود و در عمارت مخصوص خود به سر ميبرد. زماني كه عمارت او در دست تعمير بود، مرادبيك، شاهزاده را موقتاَ به عمارت خود انتقال داده بود. تنها آرزوي گلحرم اين بود كه با تكيه بر زيبايياش با شاهزاده و وليعهد ازدواج كرده و ملكهي ايران شود. او در اين رويا به سر ميبرد، در حالي كه مادر زيبايش با ديدن شاهزاده در قلعه، دلباختهي او شد و نقشههايي براي ربودن قلب او كشيد و در اين هنگام....
هنوز نظر کاربری وارد نشده است