حمزه سردادور: سردادور از پاورقی‌نویسان قدیمی ایرانی است که رمان‌های تاریخی فراوانی از وی در چند دهه اخیر به بازار کتاب راه یافته است و تجدید چاپ‌های متعدد این آثار نشانگر محبوبیت و عامه‌پسندی آن‌ها است. سردادور در سال ۱۲۷۵ هجري شمسي در تبریز به دنیا آمد؛ از دهه بیست تا اواخر دهه چهل در مجله «اطلاعات هفتگی» پاورقی نوشت و از عوامل جذابیت و فروش آن مجله، یکی نیز داستان‌های پرآب‌و‌تاب سردادور بود که پس از پایان چاپ آن‌ها در مجله، به شکل کتاب نیز در اختیار مخاطبین قرار می‌گرفت. برخی از این آثار عبارتند از: زندانی قلعه قهقه، از صيد ماهي تا پادشاهي، در پس پرده، مه‌لقا، آزاد زنان، كيمياگران، دختر قهرمان، افسانه‌ي قاجار، بانوي سربدار و.. شاخه نبات: شهرت شاخه‏نبات در شعر فارسى و نزد كسانى كه حافظ را مى‏شناسند و به او ارادت دارند، درهيچ كجاى دنيا، كم‏تر از شهرت خود حافظ نيست و اين، در حالى است كه تا پيش از زمان نگارش رمان شاخه‏نبات توسط حمزه سردادور، مجموع اطلاعاتى كه درباره‌ي شاخه‏نبات و ارتباط وى با حافظ وجود داشت، از سطورى پراكنده در لابلاى كتب و رسالات مختلف تجاوز نمى‏كرد. حمزه سردادور، اگر اولين نفرى نباشد كه چنين كارى كرده، لااقل يكى از اولين نويسندگانى است كه با تحقيق و تتبع در منابع مختلف ادبى و تاريخى، اطلاعاتى در حد مقدور، از زندگى خصوصى حافظ و شاخه‏نبات به‏دست آورده و آن اطلاعات را در قالب رمان دلنشينى ريخته كه هم‏اكنون در اختيار داريد. لازم به ذكر است كه حافظ علاوه بر برخوردارى از فيوضات الهى كه در شب قدر بر او نازل شد و سينه‏اش را مخزن اسرار ساخت، بخش عمده‌ي مهارت و ممارست خود در غزلسرايى را مديون عشق آسمانى و بى‏تكلف شاخه‏نبات است كه سال‏ها صبورانه به‏پاى وى نشست و بعد از آن‏كه مجال ازدواج با حافظ را به‏دست آورد، در تمام بد و خوب‏هاى زندگى، شريكى وفادار براى وى بود و حافظ، چه عاشقانه آن زن را ستوده، كه گفته: اين‏همه شهد و شكر كز سخنم مى‏ريزد اجر صبرى است كزآن «شاخه‏نبات»ام دادند رمان شاخه‏نبات، ضمن اشاراتى به‏اوضاع سياسى و اجتماعى ايران در قرن هشتم قمرى و به‏خصوص سال‏هاى بعد از مرگ ابوسعيد بهادرخان، در بر دارنده‌ي اطلاعاتى دقيق درباره‌ي چگونگي حكومت مغولان، تشريح جنون‏هاى عاشقانه سلطان ابوسعيد، اضمحلال قدرت و شوكت اميرچوپان، ويژگى‏هاى دوره سلطنت شاه ابواسحاق اينجو، سختگيرى و ستمگرى اميرمبارزالدين محمد، جنگاورى شاه‏شجاع و بالاخره قتل خان‏سلطان به‏دست شوهر اوست و در مجموع، حكم دايره‏المعارفى از تاريخ اجتماعى وسياسى قرن هشتم قمرى را دارد كه مطالعه‏اش براى كسانى هم كه به‏تحقيقات تاريخي علاقمندند، مغتنم است.