اين کتاب که اولبار در سال 1937 منتشر و پنجمين اثر «جورج اورول» ميباشد، كتابي است مستند و نه داستاني، كه به بیکاری و وضعیت اجتماعی کارگران و اقشار ضعيف جامعه در نظام طبقاتی انگليس آن روزگاران ميپردازد.
در قسمت ابتدايي كتاب، او با بيان خاطراتش از زندگي در مسافرخانهای سطح پايين سعي دارد مخاطب را با سختیها و مشکلات مردمی که برای زندگی بسیار تلاش میکنند، آشنا نمايد. مثلاً در بخشي از كتاب اشاره به خداحافظي كارگر معدني دارد كه هر روز از ترس كشته شدن، براي آخرينبار با خانوادهشان وداع ميكرده و به گفته همسر معدنچي:
«نزديك به بيست سال اين امر ادامه يافته است!»
جورج اورول خود متعلق به طبقه متوسط جامعه بود و زندگی انسانها را مدیون زحمات شبانهروزی معدنچیان، کارگران کارخانهها و... میدانست و در قسمت پاياني كتاب راهكارهای مناسبی برای رضایت شغلی و زندگی بهتر آنها ارائه ميدهد. راهكارهايي در باب «مسائل تربيتي طبقهي متوسط» و «رشد وجدان سياسي دولت» بهسوي سوسياليسم؛ كه در واقع با این موضوع از حکومتهای کمونیستی انتقاد میکند.
هنوز نظر کاربری وارد نشده است