در انقلاب فرانسه از هر ابزاری برای رسواکردن ماری آنتوانت استفاده شد تا او را به زیر تیغ گیوتین روانه کنند. ولی لحن گفتارها زمانی که یک بوربون در سال 1815 بار دیگر به سلطنت فرانسه رسید، به سرعت تغییرکرد و تصویر چهرهي ماری آنتوانت با هالهي مقدّس، مزیّن و تعابیر ستایشگرانه به عمل آمد.
امّا ماری آنتوانت نه آن زن مقدّس و بزرگ مورد ادّعای سلطنتطلبان بود و نه آن زن هرجايی که دادگاه انقلاب او را به مردم معرفی کرد. او صاحب یک شخصیّت معمولی ویژهي زنان عادی بود و لذا نميتوان او را فوقالعّاده باهوش و یا بسیار کودن نامید، ولی تاریخ برای خلق یک تراژدی تکاندهنده هرگز نیازی به یک بازیگر اصلی به عنوان قهرمان نمایش خود ندارد.
یکی از این تراژدیها و یکی از زیباترین قهرمانبازیهای ناخواستهي تاریخ، همین تراژدی ماری آنتوانت است.
هنوز نظر کاربری وارد نشده است