يكي ديگر از كتابهاي بسيار خواندني و هدفمند خانم نسرين ثامني است. در کتاب حاضر هدف اصلی نويسنده بر این است تا جنبة دیگری از معضلات اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. اگر بتوانیم جامعهای مطلوب و پسندیده داشته باشیم، یقیناً خواهیم توانست با ضدارزشها به مقابله برخیزیم و این میسّر نیست جز این که زمینة آگاهی و خودسازی را در جوانان به وجود آوریم. داستان حكايت پسر جواني است كه در اثر معاشرت با دوستان ناباب و همنشینی و مجالست با افراد فرصتطلب و دشمنانِ دوستنما مجبور به فرار از خانه ميشود و وقايعي كه در طول داستان برايش پيش ميآيد درس آموزنده و بسيار ارزشمندي است براي همه جوانان اين مرز و بوم. چكيدهاي از متن: در اطراف سالن گلهای پیچک با سلیقة خاصی بر دیوارها آویخته و فضای اتاق را حالت شاعرانهای بخشیده بود که در نگاه اول میشد دریافت صاحبخانه سلیقة اشرافی و مدپرستی دارد. خانه چنان در سکوت فرو رفته بود که وجود هیچ زیروحی در اطراف آن احساس نمیشد. شعله در اندیشههای گنگی فرو رفته بود و زیر لب کلمات نامفهومی را زمزمه میکرد. در همین لحظه صدای ناهنجار زنگ تلفن، رشتة افکارش را از هم گسیخت.
هنوز نظر کاربری وارد نشده است